آخربکجارفت همه رنگ و ، عطرنارنج

آخربکجارفت همه رنگ و ،

عطرنارنج

دامن کشان رقص کنان ،

میان دره ها رفت

اَبری شد وبارید به شوق ،

شب یلدا

بایک طبق عشق ،

میان بوسه ها رفت

بعدازتوطبق روی کُرسی ،

نشاندن

بارنگ غزلهایت ،

ترانه خواندن

بعدازتودنیای غلام ،

عجب شبی شد

شب مثل شبهای توبود و ،

سحرش رنگ سفید شد

غ..ر..آ



[ یکشنبه 97/9/25 ] [ 2:31 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]

دیگر امکانات


بازدید امروز: 575
بازدید دیروز: 112
کل بازدیدها: 363372